بسیاری از مردم همواره این باور را دارند که نخستین فرد در هر کاری پیروز شده و در آن پیشرفت خواهد کرد. در صورتی که امروزه مخترعان برای ثبت اختراعات خود تمام تلاش خود را می‌کنند و کارآفرینان نیز به دنبال راهی هستند تا بازار را پیش از رقبای خود به تصاحب درآورند. در صورتی که شما نخستین فردی باشید که تکنولوژی، محصول و یا خدمت نوین و جدیدی را تولید و عرضه کرده باشید، خواهید توانست تا بهترین فضا را به دست آورده و مشتریان را جذب خود نمایید. اما دقت کنید که این تمام ماجرا نیست و همه چیز در این مرحله تمام نمی‌شود. ما در این مقاله به شما خواهیم گفت که کدام یک از شرکت های پیشگام یا شرکت‌های دنباله رو در مسیر خود موفق‌تر هستند. با ما همراه باشید.
شرکت های پیشگام یا دنباله رو ؟
«بیل گراس» که خود نیز یکی از بنیانگذاران بزرگ جهان است در تحلیلی علمی به بررسی عوامل شکست و موفقیت شرکت ها پرداخت. او پس از بررسی های انجام شده، به این نتیجه رسید که مهمترین عوامل موفقیت کیفیت مدل تجارت، خاص بودن ایده میزان سرمایه و توانایی عملکرد تیم نیست! در واقع از نظر گراس اصلی‌ترین و مهمترین عامل در موفقیت زمانبندی است که می‌تواند موجب اختلاف ۶۲ درصدی میان شکست و موفقیت گردد.
در کنار این تحقیق، محققان در مطالعه دیگری به بررسی موفقیت شرکت های دنباله رو و شرکت های پیشگام پرداخته و آن‌ها را با یکدیگر مقایسه کردند. شرکت های پیشگام در واقع آن‌هايی بودند که پیش از دیگران محصولی را تولید و یا عرضه کرده بودند. در مقابل دنبال رو ها قرار دارند که سرعت یا کمی در اقدام دارند و پیش از ورود به بازار به انتظار پیشگامان می‌مانند تا بازار مناسب را برای آن محصول یا خدمت ایجاد کنند. هنگامی که به بررسی صدها برند در سه شاخه مختلف پرداخت شد، محققان تفاوت فاحشی را در میزان شکست شرکت ها مشاهد کردند. این میزان برای شرکت های پیشگام ۶۷ درصد بود، در حالی که که تنها ۸ درصد از شرکت های دنباله رو با شکست مواجه شده بودند.
شرکت های پیشگام ۶ برابر بیشتر از دنبال رو ها در معرض شکست قرار دارند، حتی هنگامی که پیشگامان توانسته اند بر روی پایشان بایستند، باز هم به طور متوسط تنها توان تامین ۱۰ درصد از نیاز بازار را دارند. این در حالی است که این رقم برای شرکت های دنباله رو ۲۸ درصد است.
نکته
در واقع نکته اصلی و شگفت‌انگیز در اینجا آن است که مشکلات پیشگام بودن از مزایای آن بیشتر است. در واقع ممکن است که پیشگامان بتوانند سهم بزرگی از بازار را به دست آورند، اما در نهایت شانس کمتری را برای بقا دارند و در مقایسه با شرکت های دنباله رو از سود کمتری نیز برخوردار می شوند.
ورود به بازار
در صورتی که تصمیم دارید تا وارد شاخه جدیدی شوید، باید با دقت و توجه فراوان به زمان بندی ایده آل برای ورود به بازار بیاندیشید. در این بین اما واقعیت ترسناک دیگری نیز وجود دارد. مردم حتی هنگامی که از نتایج عدم موفقیت قطعی پیشگامان آگاهی می یابند، باز هم به باور ذهنی قبلی خود وفادار می‌مانند؛ چرا که همیشه شرکت های پیشگام به عنوان افرادی همواره موفق شناخته شده اند. با این وجود شرکت های پیشگام شکست‌خورده نیز به سرعت فراموش می‌شوند، به همین جهت همه ما تصور میکنیم که تعداد آن ها بسیار ناچیز بوده است.
اما در مقابل شرکت های دنباله رو قرار دارند که اغلب نیز به عنوان کپی کار شناخته می شوند. اما این کلیشه نمی تواند نکته اصلی ماجرا را تغییر دهد. دنباله‌رو ها اغلب در زمان ورود به بازار آهسته حرکت می کنند، چرا که در حال کار بر روی تکنولوژی ها محصولات و خدمات انقلابی منحصر به فرد هستند. بر همین اساس لازم نیست تا برای برنده بودن نفر اول باشید، بلکه تنها کافیست تا متفاوت و بهتر باشیم!
چرا دنباله‌روها؟
علت نخست: شرکت کازمو
جوزف پارک، در یک روز آفتابی در آپارتمان خود نشسته بود و بدون هیچ هدف خاصی تلاش می کرد تا یک سرگرمی برای خود ایجاد کند. چرا که بابد برای کرایه یک فیلم جدید، یک مسیر طولانی را با سختی طی می‌کرد. او کافی بود تا یک وب سایت اجاره فیلم را باز کرده و یک فیلم را انتخاب کند و سپس آن را به راحتی در جلوی خانه تحویل بگیرد.
در سال ۲۰۰۱، شرکت «کازمو» که توسط پارک راه اندازی شده بود، با وجود افزایشی در حدود ۲۵۰ میلیون دلار، ورشکسته شد. چرا که او بزرگترین اشتباه خود را مرتکب شد و یک وعده جسورانه برای تحویل یک ساعته هر چیزی را به مخاطبان خود داد. او همچنین سرمایه گذاری در ساخت اجرائیات ملی را وعده داد که هیچ گاه محقق نشد. بر اساس تحقیق و بررسی که بر روی بیش از سه هزار شرکت نوپا انجام شده، داده‌ها حکایت از آن دارند که تقریبا سه چهارم شکست ها به علت سرمایه گذاری زود هنگام رخ می‌دهد؛ سرمایه گذاری‌ای که هنوز بازاری برای آن مهیا نیست.
در صورتی که پارک شمرده تر و آرام تر حرکت می کرد، امکان داشت تا متوجه شود که با تکنولوژی آن زمان، تحویل یک ساعته، غیرعملی و کم تقاضا است. در این بین شرکت های دنباله رو اما به جای فکر کردن در رابطه با ارائه یک محصول برای بار نخست، بر روی بالابردن کیفیت آن متمرکز می‌شوند.
«مالکوم گلدول» در مصاحبه ای بیان کرده است:
به نظر شما بهتر نیست تا نفر دوم یا سوم باشید و ببینید که نفر اول چه کاری انجام می‌دهد و سپس آن را ارتقا دهید؟ زمانی که ایده ها بسیار پیچیده شده و گسترش می‌یابند، تصور آن که نفر اول خواهد توانست تا تمامی کارها را انجام دهد، واقعا احمقانه به نظر می‌رسد. توجه داشته باشید که زمان زیادی طول می کشد تا بیشتر چیزهای خوب به دست آیند.
علت دوم: دریای آرام برای سفر بهتر است!
بسیاری از افرادی که ریسک می‌کنند، تنها به دنبال اول شدن هستند و همواره تصمیمات ناگهانی و بدون فکری می‌گیرند. اما این مورد در رابطه با دنباله‌روها صدق نمی‌کند و به همین جهت افرادی که با تاخیر حرکت می کنند، بیشتر شرایط موفق شدن را خواهند داشت.
بسیاری از کارآفرینانی که اهل ریسک نیستند، از دور به تماشا ایستاده و پیش از ورود به بازار، به دنبال فرصتی مناسب می‌مانند. در نهایت به بررسی و سبک و سنگین کردن ریسک‌ها می‌پردازند. در پژوهشی در ارتباط با شرکت های نوپای نرم افزاری، کارشناسان مشاهده کردند که زمانی که کارآفرینان به دنبال دیگران، برای ورود به بازارهایی که با اقبال عمومی مواجه هستند، عجله می کنند، شرکت‌های نوپایی که ایجاد کرده‌اند، از شانس کمتری برای بقا و رشد برخوردار خواهند بود. هنگامی که کارآفرینان منتظر آرام شدن و ثبات بازار می مانند، شانس موفقیت نیز بیشتر می‌شود: «اشخاص دنباله رو در صورتی که از دور خیز بردارند، از شانس بیشتری برای بقا در بازار، دریافت منابع و در نهایت عمومی شدن برخوردار خواهند بود.
علت سوم: بهبود قدم‌های شرکت های پیشگام
با دلیل عدم وجود بلندپروازی های جسورانه در شرکت های دنباله‌رو، آن‌ها خواهند توانست تا برای تولید محصولات بهتر، تکنولوژی رقیبان را اصلاح کرده و آن ها را تقویت کنند. در واقع زمانی که شما در بازار نفر اول هستید، مجبور خواهید بود تا تمام اشتباهات را خودتان انجام دهید؛ در صورتی که دنباله روها این فرصت را دارند تا خطاهای شما را دیده و آن ها را آینه راه خود کنند.
علت چهارم: توجه به نیاز بازار پس از عبور مه
هنگامی که شرکت های پیشگام مسرانه به ارائه اولیه خود پایبند هستند، شرکت های دنباله رو به نظارت سلیقه و خواسته مشتریان و تغییرات بازار نشسته و آن ها را بر روی محصول انجام می‌دهند. با توجه به تحقیقاتی که بر صنعت خودروسازی ایالات متحده در طی یک قرن انجام شده، نشان می‌دهد که پیشگامان درصد ماندگاری و بقای پایین تری دارند و در ردیف های پایین تری قرار می‌گیرند؛ چرا که آن‌ها همواره تلاش می‌کنند تا حقانیت و یکه تازی خود را ثابت کرده و نشان دهند. در کنار آن تلاش دارند تا موارد روتین و معمول را که با بازار هماهنگی داشتند، گسترش دهند؛ از این رو، زمانی که نیازهای مصرف کنندگان مشخص شد، آن ها بی نصیب شده و شگفت زده خواهند شد.
در کنار آن اما دنباله روها از این امتیاز برخوردار هستند تا در زمان آماده شدن بازار، از آن فرصت به خوبی استفاده کنند. این مورد در بیرون از دنیای تجارت نیز صدق می کند. بسیاری از ایده ها، مردم و حرکات جدید، تنها به این دلیل بوده که جلوتر از زمان خود حرکت کرده بودند، با شکست مواجه شده اند.
نتیجه گیری در مورد شرکت های پیشگام یا شرکت های دنباله رو
رایگناز سملویی، یک پزشک مجارستانی بود که در دهه 1860، متوجه شد در صورتی که دانشجویان دستان خود را در زمان تولد نوزادان بشویند، مرگ و میر آن ها بسیار کمتر از قبل خواهد شد. این ایده در آن زمان بسیار عجیب به نظر می‌رسید. او همچنین مورد تمسخر همکاران خود نیز قرار گرفت و حتی در نهایت به تيمارستان نیز فرستاده شد. اما پس از دو دهه از زندگی او، «رابرت کاش» و «لویی پاستور» نظریه وجود میکروب ها را بنیان گذاشتند و این مورد را ثابت کردند.
با این حال امروزه شرکت های پیشگام بزرگی نیز هستند که هنوز هم در حال ترقی بوده و رقیبی ندارند. از این رو درون مایه این مقاله آن نیست که نفر اول بودن به هیچ وجه عاقلانه نیست. در واقع در صورتی که همه ما منتظر بنشینیم تا دیگران کاری انجام دهند و سپس آن را تقلید کنیم، به هیچ عنوان درست نیست و هیچ چیز تازه و خلاقانه ای را به وجود نخواهد آورد. در واقع همواره باید یک نفر شروع کند و پیشقدم شود.
هنگامی که موضوع ثبت اختراع بوده و یا در جاهایی که تاثیرات شبکه ای قوی (همچون تلفن یا شبکه های اجتماعی) باشد، به نحوی که کالا یا خدمت با افزایش شمار کاربران از ارزش بیشتری برخوردار شود، پیشگام بودن از مزایا و برتری‌های بسیاری برخوردار خواهد بود. با این وجود در بیشتر موقعیت ها، اول بودن شانس موفقیت بیشتری را در پی نخواهد داشت. در کنار آن، زمانی که بازار ناشناخته، توسعه نیافته و یا نامطمئن است، پیشگام بودن با مضرات بسیار زیادی همراه خواهد شد.
نکته پایانی در مورد شرکت های پیشگام یا شرکت های دنباله رو
در واقع نکته اصلی ماجرا آن است که در صورتی که ایده‌ای بکر دارید، در رابطه با آن عجله و شتاب به خرج ندهید؛ چرا که این امر به منظور اول بودن و شکست رقبا، خواهد بود. همان گونه که به تأخیر انداختن یک کار می‌تواند موجب نوعی انعطاف پذیری در ما شود، به تأخیر انداختن ورود به بازار نیز می تواند فرصتی را برای آموختن و هماهنگی در ما ایجاد کند. در کنار آن، ریسک‌های مرتبط با ایده های نوین را نیز می‌تواند کاهش دهد.
در صورتی که به چیزی باور دارید، برای آن تلاش کنید، ابتدا جوانب را سنجیده و برای رسیدن به آن دل به دریا بزنید، ما در این جهان توسط یک نیروی هدایت شونده هدایت می‌شویم، فقط کافیست تا به فرصت‌ها چنگ بزنیم.
ممنون که تا پایان مقاله همراه مجله محتوایار بودید. امیدواریم که از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. همچنین موارد و نکاتی که در این مقاله در رابطه با شرکت های پیشگام یا شرکت های دنباله رو عنوان شده است؛ برایتان آموزنده، جالب، کاربردی و مفید واقع شده باشد. شما می‌توانید در صورت تمایل برای مطالعه مقالات مرتبط بیشتر در زمینه تبلیغات اینترنتی، بازاریابی آنلاین، تولید محتوا، دیجیتال مارکتینگ، طراحی وب سایت و سئو و بهینه سازی وب سایت برای گوگل و کاربران و سایر مطالب مرتبط با آن، به لینک مقالاتی که در زیر در اختیار شما قرار داده شده است مراجعه فرمایید: