در این مقاله قصد داریم در رابطه با بازاریابی مصرفی b2c و چگونگی استفاده درست از آن توضیحاتی به شما عزیزان بدهیم. خواندن این مقاله را به شدت به صاحبان کسب و کارهایی که با مصرف کنندههای نهایی سر و کار دارند توصیه میکنیم.
پدربزرگم هیچوقت فکرش را هم نمیکرد که روزی بتواند درحالی که در خانهٔ خود نشسته، قبضهای خودش را هم پرداخت کند. دقیقاً وقتی که داشت به ایستادن در صف بانک عادت میکرد عصر ارتباطات به کمکش آمد. همین عصر ارتباطات که رابطه بین کسب و کارهارا با مصرف کنندگان نهایی خود، یعنی من و شما، صمیمیتر از همیشه کرد.
فروشگاههای اینترنتی راهی را باز کردند تا ما با اطمینان خاطر بیشتر، سادهتر و سریعتر خرید کنیم. همین موضوع در مورد حمل و نقل، سفارش غذا، درخواست خدمات منزل و تقریباً هر چیز دیگری هم صادق است. الان حتماً می گویید که همه اینها عالی است، اما چه ربطی به بازاریابی مصرفی b2c دارد؟
بسیار ساده میباشد! کسب و کارهایی که ما مثال زدیم با مدل بی سی کار میکنند. در حقیقت با ورود به عصر دیجیتال بازاریابی مصرفی مهمتر از همیشه مطرح شد.
بازاریابی مصرفی یا b2c چیست؟
مفهوم کلی بازاریابی مصرفی b2c بسیار ساده و واضح میباشد. به ارتباط بین کسب و کارها با مصرف کنندگان نهایی، با هدف افزایش فروش و توسعه بازار بازاریابی مصرفی b2c می گویند.
هر کسی که یک کالایی را با هدف مصرف خریداری کند مصرف کننده نهایی نامیده میشوند. این روش برای بسیاری از کسب و کارهای مغازه کوچک لباس فروشی گرفته تا بزرگترین کسب و کارهای آنلاین کاربرد دارد.
تفاوت بازاریابی مصرفی و صنعتی در چه چیزی است؟
با کمی فعالیت در دنیای کسب و کار علاوه بر بازاریابی مصرفی b2c، عبارت بازاریابی صنعتی هم باید به گوشتان خورده باشد. در این قسمت این دو نوع بازاریابی را مقایسه میکنیم. فروشگاههای اینترنتی راهی را باز کردند تا ما با اطمینان خاطر بیشتر، سادهتر و سریعتر خرید کنیم. همین موضوع در مورد حمل و نقل، سفارش غذا، درخواست خدمات منزل و تقریباً هر چیز دیگری هم صادق است.
آیا بازاریابی مصرفی منطقی است یا احساسی؟
از آنجا که بازاریابی مصرفی b2c به صورت مستقیم با مصرف کنندگان نهایی در ارتباط است، بیشتر بر روی مسائل احساسی تمرکز میکند. یعنی سعی دارد با جذاب نشان دادن محصول یا خدمات، مصرف کننده را به خرید تشویق کند. اما در بازاریابی صنعتی، معمولاً قبل از اینکه خرید انجام بشود، باید از طریق چند مسئول یا یک مجموعه تأیید شود. علاوه بر آن، برای اینکه محصولات و خدماتی در بازاریابی صنعتی خریداری شود، باید توجیه مالی و منطقی داشته باشد. به طور مثال: محصول به چه درد میخورد؟ قیمتش چقدر است؟ زمان درستی برای خرید است یا نه؟ اما در بازاریابی مصرفی، ممکن است چیزی را بخریم چون فقط خوشمان آمده است. فهوم بازاریابی مصرفی b2c بسیار ساده میباشد. ارتباط میان کسب و کارها با مصرف کنندگان نهایی، با هدف افزایش فروش و توسعه بازار.
بازاریابی مصرفی جزئی کار میکند یا کلی؟
مصرف کنندههایی که در بازاریابی مصرفی، به صورت مستقیم با خود تولید کننده در ارتباط میباشند، در مورد محصول یا خدمات نیاز به اطلاعات بیشتری دارند، اما ناگفته نماند که این اطلاعات باید خیلی مختصر و قابل حل باشد. یعنی اگر اطلاعات بیش از حد تخصصی و جزئی به مصرفکننده داده شود، توجه او را جلب نخواهد کرد. علاوه بر آن، در بازاریابی مصرفی b2c، مصرف کننده بیشتر با جذابیت اطلاعات و تبلیغات جذب میشود تا جزئیات و آمار و ارقام.
اما این قضیه در بازاریابی صنعتی به طور کامل برعکس است! یعنی برای هر محصول یا خدمت، علاوه بر اطلاعات بسیار دقیق و جزئی، جلسه جلسهای توجیهی هم برگزار میشود تا تمامی مزایا و معایب خدمت یا محصول مورد بررسی قرار بگیرد.
رابطه مهمتر است یا وفاداری؟
در بازاریابی مصرفی b2c، مصرف کنندهها ممکن است یک برند را ترغیب کنند، اخبار آن را بخوانند و اطلاعات محصولات یا خدمات آن را اشتراک گذاری کنند. اما این دلیل نمیشود که همیشه به آن وفادار بمانند و رابطه نزدیکی با آن برند ایجاد کنند. حتی اگر یک برند تازه بتواند اعتمادشان را جلب کند، احتمال زیاد مشتریها، برند قدیمی خودشان را کنار میگذارند و به دنبال برند جدید میروند. اما در بازاریابی صنعتی، معمولاً بازاریابان محتوا اطلاعات مفیدی که در اختیار مشتریهایشان قرار میدهند و برای آنها ارزش ایجاد میکنند تا اینکه رابطهای بین آنها ایجاد میشود که حتی در زمانهای سخت هم (تا مدتی) این رابطه حفظ میشود. یعنی با یک یا دو بار اشتباه، بازاریاب صنعتی با مشتری به هم نمیخورد.
تصمیم گیرنده مهمتر است یا تصمیم گیرندگان؟
تصور کنید که شما میخواهید یک جفت کفش بخرید. ممکن است از خانواده و دوستانتان نظر بپرسید یا اطلاعاتی در مورد اینکه کفش در وبسایتهای مختلف بخوانید، اما در نهایت این خود شما هستید که تصمیم میگیرید که این جنس را بخرید یا نه.
بازاریابی مصرفی b2c دقیقاً همین اتفاق میافتد، یعنی تصمیم گیرنده اول و آخر، خود مصرف کننده است اما در بازاریابی صنعتی، قبل از اینکه خرید انجام بشود، باید افراد زیادی مثل مشاوران مالی، سهامداران، یا مدیران به توافق برسند.
اکنون که با کلیت مفهوم بازاریابی مصرفی آشنا شدیم، بیایید در موضوع دقیقتر شویم و مرزهای آن را مشخص کنیم. چه زمانی میتوان روش بازاریابی ما را b2c نامید؟ برند کارخانه باید شناخته شده و مورد اعتماد ما باشد زیرا در نهایت قرار است محصول این کارخانه توسط مصرف کنندگان خریداری شود.
بازاریابی مصرفی و صنعتی در یک کارخانه تولید مواد غذایی
یک کارخانه تولید مواد غذایی را در نظر بگیرید. محصول کارخانه برای مصرف روزانه همه ماست. وقتی بحث بازاریابی محصول باشد، دیگر مخاطب آن فقط ما نیستیم. در واقع وقتی کالایی در کارخانه تولید میشود، توسط عمده فروشان خریداری میشود. سپس این عمده فروشان از طریق سیستم توزیع و بازاریابی خود، این اجناس را در اختیار خردهفروشان یعنی همین فروشگاههایی که ما روزانه از آنها خرید میکنیم، قرار میدهند. مرحله آخر هم که برای همه ما واضح است: من و شما با مراجعه به فروشگاهها به اقلام مورد نیازمان دست پیدا خواهیم کرد. با این حساب، یک کارخانه، به دو روشِ بازاریابی مختلف نیاز دارد:
بازاریابی برای مصرف کننده نهایی:
برند کارخانه باید شناخته شده و مورد اعتماد ما باشد زیرا در نهایت قرار است محصول این کارخانه توسط مصرف کنندگان خریداری شود.
بسیار واضح می باشد که اگر محصولات این کارخانه تقاضایی در بازار مصرفی نداشته باشد، به معنی شکست قطعی آن کارخانه است. در این قسمت، تولید کنندهها و یا کارخانهها با انجام تبلیغات سنگین، سعی در ارائه مزایای سعی در ارائه مزایای محصولاتخود به من و شما دارند و سر میکنند با بازاریابی احساسی، مارا ترغیب به خرید محصول کنند. ارتباط به معنای ایجاد یک بازاریابی مصرفی برای محصول و همان بازاریابی به شیوه b2c میباشد.
ازاریابی برای عمده فروشها و خرده فروشها:
همانطور که گفتیم مخاطب کارخانهها فقط ما نیستیم. این کارخانهها نیاز به کسانی دارند که محصولات را توزیع کنند. در واقع، در دل ارتباط میان کارخانه با من و شما، وظیفه دیگر کارخانه کردن عمده فروشان و خرده فروشان و خرید کالای تولید شده میباشد. معمولاً کارخانهها برای این منظور از بازاریابی حضوری و پروموشن های مختلف استفاده میکنند. مدل تجاری به عنوان یا بازاریابی صنعتی شناخته میشود.
دیجیتال مارکتینگ چگونه توانست بازاریابی مصرفی b2c را دگرگون کند؟
به کمک ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، رابطهٔ میان کسب و کارها با مصرفکنندگان از همیشه نزدیکتر شد. آشنایی با اصول بازاریابی دیجیتال و یادگیری ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در هر کسب و کاری به شما کمک میکند تا مخاطب را بهتر بشناسید و در نهایت میزان فروش خود را بالا ببرید.
یک مثال جالب
یک مثال جالب از این مورد را میتوان به کفش تن تاک اشاره کرد. در تبلیغات تلویزیونی این برند، بعد از این که کفش معرفی شده و مزایای آن برای بیننده گفته میشود، گوینده از ما میخواهد برای تهیه آن، به یک سامانه پیامکی، اس ام اس بفرستیم یا از طریق یک آدرس اینترنتی، سفارش خود را ثبت کنیم. در واقع، تنتاک با استفاده از تکنولوژی، راهی پیدا کرده است تا لایههای واسطه کسب و کار خود را حذف کند و محصول خود را به طور مستقیم به مصرفکننده عرضه کند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که اولین بار، سیستم خرید آنلاین توسط فردی به نام مایکل آلدریچ در سال 1979 طراحی شد و اولین خرید موفق آنلاین هم در سال 1984 توسط خانمی به نام اسنوبال انجام شد. از آن زمان تاکنون، کسب و کارها با ورود خود به فضای آنلاین، شکل تجارت را دچار تحولی عظیم کردهاند. شکل سنتی تجارت، جای خود را به تجارت الکترونیک داده است. البته، ما اینجا فقط درباره فروشگاههای B2C بزرگی مثل دیجیکالا و بامیلو صحبت نمیکنیم. در بازار B2C آنلاین میتوان از شیر مرغ تا جون آدمیزاد را پیدا کرد. محصولات و خدمات که در بسیاری موارد، به صورت مستقیم و بدون واسط هم ارائه میشوند.
نقش کمپینها در بازاریابی مصرفی b2c
اولین کاری که در ایجاد کمپینهای بازاریابی مصرفی باید انجام دهیم، تحقیق جامع و کامل بازار است. شرکتها باید آگاه باشند که مشتریان آنها کجا قرار گرفتهاند، چه نیازهایی دارند و از همه مهمتر، نسبت به عملکرد محصولات و خدمات، چه واکنشی دارند؟
تحقیق برای بازاری که میخواهید در آن فعالیت کرده و محصول یا خدماتی که میخواهید ارائه بدهید، بسیار مهم میباشد. این تحقیقات این قدرت را به شما میدهد که با اطلاعات به دست آمده، پیامهای تبلیغاتی موثرتری را تولید کرده و به وسیلهٔ تولید این پیامها، مخاطبان خاص خود را شناسایی و وارد کمپین خود کنید.
امکانات فراوان و سرعت در برقراری ارتباط از ویژگیهای دورهای است که ما در آن زندگی میکنیم. به احتمال زیاد، مشتریان احتمالی ما هم مثل سایر انسانها در عصر ارتباطات، تا حد زیادی از دنیای اینترنت استفاده میکنند و این میتواند فرصت بسیار مناسبی برای ایجاد یک کمپین موفق در دنیای اینترنت شود. پس حالا باید بدانیم که برای رسیدن به اهدافمان در بازاریابی مصرفی، چگونه میتوانیم از یک کمپین موفق بهره ببریم.
ساخت یک کمپین موفق b2c
ایجاد یک کمپین در دنیای بزرگ اینترنت، سریعترین راه برای برقراری ارتباط با مشتریان است. یک روش رایج و جا افتاده برای جذب مخاطبان بیشتر و ارتباط با آنها در سطح شخصیت رسانههای اجتماعی است. مثل کمپینهای بازاریابی تلگرامی یا اینستاگرامی. شما در کمپین خودتان باید حس صمیمیتی بین مشتریان ایجاد کنید که آنها به شما اعتماد کنند.
نمونه بازاریابی مصرفی b2c در اینستاگرام
برای اینکه راحتتر متوجه منظورم از بازاریابی مصرفی در اینستاگرام شوید، یک مثال واقعی برایتان آماده کردهام. که به نوعی آموزش اینستاگرام و کسب درآمد با اینگونه چالش ها می باشد.
بازاریابی مصرفی کاله در اینستاگرام
به تازگی کاله، نوع جدیدی از ماست باعث لاکتیویا تولید کرده و ادعا دارد این ماست باعث بهبود گوارش شما میشود. برای اینکه اعتماد مشتریانش را نسبت به این محصول افزایش دهد و فروش آن را زیاد کند، چالشی به اسم چالش لاکتیویا ایجاد کرده است. این چالش چگونه کار میکند؟ این چالش به مشتریانش میدهد و میگوید که این ماسک را تهیه و استفاده کنید و اگر نتیجهای از خوردن آن نگرفتید، ما هزینه شما را پس خواهیم داد! این یکی از نمونههای بسیار موفق از بازاریابی مصرفی در اینستاگرام است.
ناگفته نماند که کاله با این کار، متحمل هزینه خاصی نشده و در عین حال، توانسته فروش خودش را چند برابر بکند! علاوه بر آن، جایزهای هم برای این چالش در نظر گرفته است و کاربران هم به همین دلیل، این خبر را با سرعت نور بین خودشان به اشتراک میگذارند! برند کارخانه باید شناخته شده و مورد اعتماد ما باشد زیرا در نهایت قرار است محصول این کارخانه توسط مصرف کنندگان خریداری شود.
روند خرید مصرفکنندگان در مدل B2C چگونه است؟
همانگونه که در قبل گفتیم، تجارتها در مدل b2c، اغلب از اینترنت برای معرفی و فروش محصولات خودشان استفاده میکنند. حالا قدم به قدم مراحل خرید را از دید مصرف کننده بررسی میکنیم. بی شک شما برای یک بار هم که شده تجربه خرید اینترنتی داشتهاید. خرید اینترنتی از جایی شروع میشود که ما به یک محصول یا خدمات، احساس نیاز میکنیم. یعنی ما میخواهیم نیاز خودمان را از طریق خرید اینترنتی برطرف کنیم. پس در گام اول، عبارت مورد نظر را در موتورهای جستجو سرچ میکنیم.
نتایج گوگل را بررسی و وب سایتی را انتخاب کردیم، محصول یا خدماتی که دنبالش هستیم را در سایتهای مختلف از نظر قیمت، تاریخ تحویل محصول، گارانتی یا هر شرایطی که برای ما اهمیت بسیاری دارد، بررسی میکنیم و در صورت هرگونه نقص، پشتیبانی آنلاین محصولات را در جریان قرار میدهیم محصول را از ما پس بگیرند. در واقع، تمام کسب و کارها با شناخت مراحل خرید و رفتار مصرف کنندهها، سعی میکنند راحتترین و معقولانهترین راه را برای فروش محصولات خودشان انتخاب کنند.
رفتار مصرفکننده در سیستم B2C
رفتار مصرف کننده یکی از مهمترین اقداماتی است که یک بازاریاب باید از آن اطلاع داشته باشد. برای اینکه رفتار مصرفکننده را بشناسید، کافی است به خودمان نگاه عمیقتری داشته باشیم. در واقع همهٔ ما انسانها، در دستهٔ مصرفکنندگان نهایی قرار میگیریم. ولی رفتار ما نسبت به محصولات مصرفی چگونه است؟ بدون شک، ما از تبلیغات بازرگانی طولانی و خسته کننده خوشحال نمیشویم و دوست داریم در کمترین زمانِ ممکن، نیاز خودمان را شناسایی کرده و به محصول مورد علاقهمان برسیم.
ما نیاز داریم که شرکتهای تجاری با یک پیام ساده و قابل فهم، مزایای محصولاتشان را برای ما بیان کنند. باید به این نکته توجه کنیم که مشتریان در مدل B2C، تمایل زیادی به یک خرید سریع و بدون دردسر دارند. حالا اگر میخواهید در چنین سیستمی بازاریابی بکنید، از راهکارهای زیر برای جذب مشتریان خود استفاده کنید.
بازاریابی B2C بر اساس رفتار مصرفکننده
اول از همه، شما باید ببینید که محصول یا خدمات شما چه سودی برای مشتری دارد و به اصطلاح، چه دردی از او دوا میکند. در مدل B2C، مشتریها معمولاً بر اساس احساساتشان خرید میکنند. برای درک بهتر این مطلب برای شما مثالی میزنم.
خرید عقلانی یا احساسی:
تصور کنید که در یک شرکت، مسئول خرید لباس فرم برای کارکنان هستید. مدیر این مجموعه با در نظر گرفتن بودجه برای شما، خواسته که بهترین لباس فرم را برای همه کارکنان این شرکت تهیه کنید. چون میدانید که با توجه به بودجهای که به شما داده شدهاست باید خرید کنید و همچنین از این انتخاب خود دفاع کنید. اگر بخواهید در خریدتان احساسی عمل کنید، ممکن است کار خود را از دست بدهید.
ولی اگر بخواهید برای خودتان لباس تهیه کنید چه؟ تمام بروشورهای لباس را میخوانید؟ به تولیدیهای مختلف زنگ میزنید؟ مسلماٌ هیچ کدام از ما دست به انجام چنین کاری نمیزنیم و حتی گاهی اوقات با اینکه میدانیم محصول مورد نظر ممکن است به طور کامل به نیازمان پاسخ ندهد، باز هم آن را میخریم. در یک کلام، ما تحت تأثیر احساساتمان خرید میکنیم، چون دیگر توسط مدیرمان بازخواست نمیشویم یا لازم نیست انجام فرایند خرید را برای کسی توضیح بدهیم.
آنچه که باید به عنوان یک بازاریاب مصرفی بدانید!
شما به عنوان یک بازاریاب مصرفی، باید این نکته را در نظر داشته باشید که مصرفکنندگان همیشه دوست دارند که از مزایای محصول شما خبردار شوند، این که این محصول به چه درد آنها میخورد و یا با خرید این محصول، چه سودی به صورت شخصی به آنها میرسد. علاوه بر اینها، به عنوان یک بازاریاب باید بدانید که هرچه قدر بستهبندی محصول مورد نظرتان زیباتر باشد و در آن سلیقه و خلاقیت به کار رفته باشد، احتمال اینکه در فروش خود موفقتر باشید بیشتر است.
برای خود من گاهی اوقات پیش آمده که تحت تأثیر بستهبندی یک محصول قرار گرفتهام و این مسئله باعث شده که بخواهم آن را امتحان کنم! البته این به آن معنی نیست که همیشه میتوان با ظاهری زیبا، کیفیت را در نظر نگرفت.
چون در این صورت شما فقط یک بار فروش موفق خواهید داشت. با توجه به وسعت این بازار و میلیاردها مصرفکننده، طبیعتاً رقابت زیادی بر سر فروش محصولات پیش میآید و در صورتی که شما مصرفکننده را مأیوس کنید، از چرخهٔ رقابت به آسانی حذف میشوید. حالا با توجه به این وسعت و تعداد بسیاری مصرفکننده، ما چطور مخاطبان محصولات خود را شناسایی بکنیم؟ در اینجاست که به شما میگوییم چگونه مصرفکنندهٔ مؤثر را در بازاریابی مصرفی b2c پیدا کنید.
شما به عنوان یک بازاریاب مصرفی، باید این نکته را در نظر داشته باشید که مصرفکنندگان همیشه دوست دارند که از مزایای محصول شما خبردار شوند، این که این محصول به چه درد آنها میخورد و یا با خرید این محصول، چه سودی به صورت شخصی به آنها میرسد. علاوه بر اینها، به عنوان یک بازاریاب باید بدانید که هرچه قدر بستهبندی محصول مورد نظرتان زیباتر باشد و در آن سلیقه و خلاقیت به کار رفته باشد، احتمال اینکه در فروش خود موفقتر باشید بیشتر است.
در بازاریابی B2C چگونه مشتریان را شناسایی کنیم؟
همانگونه که در قبل گفتیم، این بازار بسیار وسیع است. در واقع هر فردی نیاز به محصول خاصی داردو اگر بازاریابان میخواهند در این زمینه موفق شوند، باید مخاطبان خودشان را بر اساس هدف و نیازشان طبقه بندی کنند. مثلاً برای یک بازاریاب مصرفی، افرادی که بین ۱۸ تا ۲۵ سال دارند در یک گروه خاص قرار میگیرند و قطعاً آنها با افراد بین ۳۰ تا ۴۰ سال تفاوت زیادی خواهند داشت.
مشتریان مؤثر
بیشترین تأثیر بازاریابی اینترنتی در مدل b2c برای مشتریانی است که قبلاً تجربهٔ مثبت و موفقی از محصولات یا خدمات داشتهاند. در نظر داشتهباشید که مشتریان راضی علاقهٔ بیشتری به خریدهای پشت سر هم دارند و همچنین کسب و کار شما را بیش از پیش به دوستان و آشنایان خود معرفی میکنند. بازاریابی دهان به دهان، به خصوص از طرف مشتریانِ راضی، میتواند تأثیر شگرفی در تجارت شما داشتهباشد. تکرار خریدهای موفق توسط مشتریان کلید موفقیت همهٔ تجارتها است. در سیستم بازاریابی مصرفی، شما باید تلاش کنید از مصرفکنندگان، “مشتریان وفادار” بسازید.
خب حالا که بحث وفاداری مشتری شد، بیایید ببینیم که چگونه میتوانیم مشتریهایمان را نسبت به برند خودمان وفادار کنیم. این بازار بسیار وسیع است. در واقع هر فردی نیاز به محصول خاصی داردو اگر بازاریابان میخواهند در این زمینه موفق شوند، باید مخاطبان خودشان را بر اساس هدف و نیازشان طبقه بندی کنند.
در بازاریابی مصرفی چگونه مشتریان بیشتری جلب کنیم؟
حالا فرض بر اینکه کسب و کار شما راه افتاده است ولی نیاز دارید که کمی بیشتر دیده شده و مشتریهای بیشتری به سمت خودتان بکشانید. این کار را از کجا باید شروع کنید؟ در این بخش از مقاله، راهکارهای جذب مشتری را قدم به قدم برای شما آوردهایم:
- شناسایی مخاطبان: باید بدانید که کسب و کار شما برای چه گروه یا گروههای جامعه جالب و مفید است، یا چه افرادی میتوانند پتانسیل مشتری شدن را داشته باشند.
- استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربران: از نظرات و پیشنهادات کاربران استفاده کنید تا بتوانید احساس صمیمیت بیشتری برای آنها ایجاد کنید و نیازهای آنها را بیشتر و بهتر برطرف کنید.
- برند سازی: برای اینکه در بازارهای پررقابتی شناخته و برجسته بشوید، نیاز دارید که یک هویت و برند برای خودتان ایجاد کنید تا در ذهن مشتریهایتان جا باز کنید.
- پاسخ معقولانه و صبورانه به نظرات منفی: اگر با نظری منفی روبهرو شدید، خوشحال شوید! چون بدون هیچ هزینهای، فرصت اصلاح و بهبود کارتان را به دست آوردهاید!
- ایجاد کمپین مشتریان وفادار: کاری کنید که مشتریهای وفادار و همیشگی شما، احساس خاص بودن را داشته باشند و بدانند که کسب و کار شما، ارزش خاصی برای آنها قائل است!
مسئلهٔ مهم
مسئلهٔ مهمتر اینجاست که شما با عضوگیری در این کمپینها، اطلاعات بسیار زیادی را از مخاطبان خود به دست میآورید و به وسیلهٔ آن میتوانید در زمینههای مختلف و در هر شرایطی اخبار و محصولات و تغییرات کسب و کار خود را برای آنها ارسال کنید.
تحلیلگران بازار با استفاده از این اطلاعات و از روشهای مختلف مانند مصاحبه، پرسشنامه، جمعآوری دادههای آنلاین و …مشخص میکنند که مصرفکنندگان، چه افکاری دارند و به چیزهایی نیازمندند. در سال 2017، تحقیقی در زمینه اهمیت اطلاعات مشتریان انجام شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که آدرس ایمیل و شماره موبایل از مهمترین اطلاعاتی است که در بازاریابی مصرفی برای برقراری ارتباط بازاریاب و مصرفکننده و انتقال پیامهای تبلیغاتی استفاده میشود.
ممنون که تا انتهای این مقاله از وب سایت محتوایار همراه ما بوده اید، در زیر چند لینک مرتبط با موضوع برایتان قرار داده ایم که در صورت تمایل میتوانید آن هارا مطالعه کنید:
- چه عواملی باعث موفقیت در بازاریابی تلفنی میشود؟
- چه عواملی باعث موفقیت در بازاریابی تلفنی میشود؟
- تعریف بازاریابی محتوا و نکات کلیدی آن
- مراحل انجام بازاریابی اینترنتی و نکات مهم در رابطه با آن